امروز جمعه نیست ...
" آقای " من ...
قرار نیست که فقط غروبهای " پنجشنبه " تا غروب " جمعه "
سراغت را بگیریم ...
قرار نیست فقط " جمعه ها " انتظار " ظهورت " را بکشیم ...
آری ...
" شنبه " هم می شود از " دوریت " ناله سر داد ...
" یکشنبه " هم می شود " انتظارت " را کشید ...
" دوشنبه " هم می شود دنبال " گمشده " گشت ...
" سه شنبه " هم می شود با " آقا " درد دل کرد ...
" چهار شنبه " هم می شود به خاطر " آقا " گناه نکرد ...
یا بن الحسن
دوریت " درد " بی " درمان " است
ای " پسر فاطمه "
امروز " جمعه " نیست اما ... " دلم " برایت " تنگ " است
السلام علیک یا ابا صالح المهدی ( عج )
برچسبها:
آقــــا جان!مرا ببخش؛اگر با نگاه به نامحرمی، عکسی ،فیلمی و.... دلت را شکستم.
مرا ببخش ؛اگر در خواندن نماز سستی کردم.
مرا ببخش؛اگر با نگاه وکلام تندم به پدر ومادرم ،هم دل شما و هم دل آنان را آزردم.
مرا ببخش؛ اگر نتوانستم حق مظلومی را از ظالمی بستانم.
مرا ببخش ؛اگر حتی کوششی برای ظهور تو نکردم.
مرا ببخش؛که جز شرمندگی چیزی ندارم.
مرا ببخش...
ღالهم عجل لولیک الفرجღ
ღالهم عجل لولیک الفرجღ
ღالهم عجل لولیک الفرجღ
برچسبها:
یک هفته بود کارتهای عروسی روی میز بودند.
هنوزتصمیم نگرفته بود چه کسانی را دعوت کند.
لیست مهمانها و کارهای عروسی ذهنش را پر کرده بود.
براي عروس مهم بود كه چه كساني حتما در عروسي اش باشند.
از اينكه دایی سعیدش سفر بود و به عروسي نمي رسيد دلخوربود...
کاش می آمد...
خيلي از كارت ها مخصوص بودند.مثلا فلان دوست و فلان رئيس...
خودش کارتها را مي برد با همسرش!
سفارش هم ميكرد كه حتما بيايند.اگر نیایید دلخور میشوم.
دلش مي خواست عروسي اش بهترين باشد.
همه باشند و خوش بگذرانند.تدارك هم ديده بود.
"ارگ و ديگر ابزارها"حتما بايد باشند،خوش نمي گذرد بدون آنها.
شیشه های مشروب را سفارش داده ام خدا کند تا فردا آماده شوند.
بهترین تالار شهر را آذین بسته ام.
خوبی این تالار این است که کاری ندارند مجلس مختلط باشد یا جدا.
چند تا ازدوستانم که خوب میرقصند حتما باید باشند تا مجلس گرم شود.
آخر شوخی نبود که. شب عروسی بود.
همان شبی که هزار شب نمیشود. همان شبی که همه به هم محرمند.
همان شبی که وقتی عروس بله میگوید
به تمامی مردان داخل تالار که نه به تمام مردان شهر محرم میشود
این را از فیلم هایی که در فضای سبز داخل شهر میگیرند فهمیدم.
همان شبی که فراموش میشود"عالم محضــر خداست..." آهان یادم آمد.این تالار محضر خدا نیست تا می توانید معصیت کنید.
همان شبی که داماد هم آرایش میکند.
همه و همه آمدند حتی دایی سعید و....اما....
کاش امام زمانمان "عج" بود.حق پدري دارد بر ما...
مگر ميشوداو نباشد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
عروس برایش كارت دعوت نفرستاده بود،اما آقا آمده بود.
به تالار كه رسيد سر در تالار نوشته بودند:
(ورود امام زمان"عج" اكيدا ممنوع!)
دورترها ايستاد و گفت:"دخترم عروسیت مبارک"
"ولي اي كاش كاري ميكردي تا من هم مي توانستم بيایم...."
مگر میشود شب عروسی دختر پدر نیاید.من آمدم اما..
گوشه ای نشست و دست به دعا برداشت و برای خوشبختی دخترک دعا کرد
ღالهم عجل لولیک الفرجღ
ღالهم عجل لولیک الفرجღ
ღالهم عجل لولیک الفرجღ
برچسبها:
هـــنوز آنقدر شجاع نشـده ام !
کــه بگویـــم:
نیــآ که من هنوز غـــرق گناهم
بیآღ
حتی اگر قــرآر استـــــ
【من از دم تیغت بگذرم...】
بیآღ
تا بفــهمیم در هــوای تو نفس کشیدن یعنی زندگــی
و
در این هـــوا نفس کشیدن یعنی 【خفــگی】
ღالهم عجل لولیک الفرجღ
ღالهم عجل لولیک الفرجღ
ღالهم عجل لولیک الفرجღ
برچسبها:
ســــلام امـــــــــــــــــــــــــــام زمــان عــزیز
لطفا زودتـــر بیـــاین
آدم بــــــدا دارنــــ مسلمونـــــــــــارو اذیتـــ می کنــن
منتــظرتونیم
اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم عجل لولیک الفرج
برچسبها:
شاید آن روز که سهراب نوشت
تا شقایق هست ...
زندگی باید کرد
خبری از دلِ پر درد گل یـاس نـداشت
باید این طور نوشت...
چه شقایق باشد
چه گل پیچک و یاس ...
تا نیاید مهدی
زندگی دشوار است
"اللهم عجّل لولیک الفرج"
برچسبها:
آنـــ مـــرد
در بـــارانـــ ...
بـــرفـــ ...
آفـــتـــابـــ ...
گـــرمـــا ...
ســـرمـــا ...
تـــابـــســـتـــانـــ...
زمـــســـتـــانـــ ...
صـــبـــح ...
ظـــهـــر ...
عـــصـــر ...
شـــبـــ ...
نـــیـــامـــد!
نـــیـــامـــد!!
بـــرایـــ آمـــدنشـــ دعـــا كــنــیـــمـــ ...
[❤ الــلــهم عجــل لولیکــــــ الــفــــرج ❤]
برچسبها: